موج کره ای نوجوانان ما را با خود خواهد برد هشداری درباره ی بحران هویت
به گزارش خاتون یار، یک مشاور خانواده اظهار داشت: خانواده باید جریان موج کره ای را به رسمیت بشناسد و بدنبال جایگزین باشد برای اینکه عدم استقلال نوجوانان و بحران هویت در آنان سبب گرایش به فرهنگ موسیقیایی کره ای شده است.
خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ موج کره ای اصطلاحی است که به گسترش جهانی فرهنگ کره جنوبی اشاره دارد. این حرکت ابتدا با تولید سریال ها و موسیقی پاپ کره ای شروع شد و با ظهور اینترنت، شبکه های اجتماعی و استقبال گسترده جهانی، به یک پدیده شناخته شده تبدیل گردید.
امروزه این موج در آسیا، آفریقا و برخی کشورهای اسلامی نیز مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده است و مردم به فیلم ها، سریال ها و موسیقی کره ای علاقه نشان می دهند. ترجمه آثار ادبی این کشور به زبان های مختلف، تحسین مهارتهای نقاشی کره ای توسط متخصصان هنری، و تولید فیلم ها و سریال هایی که از محلهای تاریخی و لباس های سنتی کره الهام گرفته اند، سبب محبوبیت بیشتر فرهنگ کره ای خصوصاً در میان جوانان شده است. این موفقیت در جذب توریستهای خارجی برای بازدید از قصرها و خانه های سنتی نیز اثرگذار بوده است. دست یابی به چنین موقعیتی، بدون برنامه ریزی های هدفمند از طرف دولت کره جنوبی ممکن نبود.
این پدیده که شامل گسترش نمایش های تلویزیونی، فیلم ها، لوازم آرایشی، مد، غذا، رقص، موسیقی و بازیهای ویدئویی می شود، در اواخر دهه ۱۹۹۰ از آسیای شرقی شروع شد و به تدریج به سایر مناطق جهان گسترش یافت. با رشد بازیهای آنلاین و موسیقی کره ای، موج دوم این پدیده شروع شد.
پیش از ظهور این موج، تصویری که بیشتر مردم آسیا از کره جنوبی داشتند، معطوف به جنگ، بی ثباتی سیاسی و فقر بود. اما فناوری های مدرن، فیلم های کره ای و سرگرمی های محبوب، این دیدگاه ها را تغییر داد. رشد فناوری های دیجیتال و شبکه های اجتماعی، نظیر یوتیوب، در کنار استفاده بیش از پیش از گوشیهای هوشمند، اهمیت بالای ی در تقویت موج کره ای ایفا کرده است.
در ایران نیز فرهنگ کره ای محبوبیت بسیاری یافته است. بعد از جام جهانی ۲۰۰۲ و از سال ۲۰۰۶، صداوسیما پخش فیلم های تاریخی کره ای را شروع کرد. بگفته مایکل شین، تحلیلگر فرهنگ کره ای و استاد دانشگاه کمبریج، از زمان پخش سریال تاریخی «جواهری در قصر» در سال ۲۰۰۳، این برنامه طرفداران زیادی در ایران پیدا کرد. شواهد نشان می دهند که بالاتر از ۵۰ هزار وب سایت فارسی به این سریال اختصاص داشته اند.
همچنین بازدید وب سایت ها و وبلاگ های فارسی زبان در رابطه با فرهنگ کره ای که اخباری از بازیگران، تصاویر و موسیقی سریال ها را منتشر می کنند، در سالهای اخیر به شدت بالا رفته است. کارهای مرتبط مانند کاور کردن رقص ها و آهنگ های کره ای نیز میان جوانان ایرانی رواج یافته و قسمتی از جذابیت های این فرهنگ شده است.
موسیقی پاپ کره ای (کی پاپ) در سالهای اخیر به یکی از محبوب ترین ژانرهای موسیقی در بین نوجوانان جهان تبدیل گشته است. برمبنای آمار سال ۲۰۲۲، آهنگ های کی پاپ در یوتیوب بالاتر از ۶۴.۳ میلیارد بازدید داشته اند که بخش عمده ای از این بازدیدها مربوط به گروه هایی مانند بی تی اس (BTS)، بلک پینک (Blackpink) و توایس (Twice) بوده است.
کی پاپ در ایران نیز همانند سریال های کره ای طرفداران بسیاری در بین نوجوانان و جوانان پیدا کرده است. نتایج یک تحقیق نشان میدهد که ۷۰ درصد از دنبال کنندگان کی پاپ در ایران در رده سنی ۱۵ تا ۲۰ سال قرار دارند. علاقه مندی به کی پاپ تنها به گوش دادن به موسیقی محدود نمی گردد، بلکه خیلی از نوجوانان با تشکیل گروههای دوستی، هویت خودرا با طرفداری از ستارگان کره ای تعریف می کنند. این پدیده به ایجادکننده احساس تعلق و هویت یابی در بین نوجوانان بدل شده است.
با این حال، برخی محققان به تأثیرات فرهنگی و هویتی این موج موسیقیایی بر نوجوانان اشاره کرده و آنرا در رابطه با بحران هویت در این گروه سنی می دانند.آن ها معتقدند که در برخورد با بحران هویت، نوجوانان بدنبال عناصری هستند که به آنها احساس هویت و تعلق بدهد و کی پاپ می تواند یکی از این عناصر باشد. محققان به تأثیرات فرهنگی و هویتی این موج موسیقیایی بر نوجوانان اشاره کرده و آنرا در رابطه با بحران هویت در این گروه سنی می دانند
در این راستا در گفتگویی با عاطفه ابراهیمی مشاور خانواده به بررسی ابعاد این مساله در مدارس ایران پرداخته ایم.
وی به مدت ۱۴ سال معاون آموزشی دبیرستان های تهران بوده و حدود ۶ سال است که بصورت تخصصی در عرصه نوجوانان، دوران بلوغ و تعارضات نوجوان با خانواده فعالیت می کند. مشروح این گفت و گو را در ادامه می خوانید:
به نظر شما چرا نوجوان ها طرفدار موسیقی کره ای، کی پاپ و غیره می شوند؟
تعریف سن بلوغ از ۱۲ سالگی شروع می شود که قبل از این سن بچه ها می خواهند یک فضای استقلال طلبی را تجربه کنند که این مربوط به نسل z و نسل آلفا که دهه ۸۰ و ۹۰ هستند می شود. خانواده های این نوجوانان فضای نوجوانی خویش و هر آن چه که بر خودشان گذشته را با فرزند نوجوان خود مقایسه می کنند. این خانواده ها تعریفشان این بود که این حجم از استقلال طلبی یا خودخواهی در مقابل دیگرخواهی قابل قبول نیست و در مقابل مستقل شدن فرزندشان گارد دارند.
این نوجوانان نسل جدید تصمیم گرفتند که بطورکامل پنهانی این فضای استقلال را تجربه کنند به شکلی که خانواده را درگیر نکند و کم کم از فضای خانواده فاصله بگیرد. از طرفی به جهت اینکه بتواند در جمع هم سالان و دوستانش در مدرسه فضای لیدری و استقلال را تجربه کند وارد این فضای طرفداری شد.
موسیقی کره ای چطور این استقلال را برای نوجوانان ایجاد کرد؟
این نوع موسیقی توانست به هر کدام از طرفداران خود هویت بدهد. یعنی به عنوان طرفدار به فرد یک هویتی بخشید و در همه موزیک ویدیوها و همه فیلم ها آن هویت را به رسمیت شناخت. این موسیقی به نوجوانان القا می کند که من بصورت اختصاصی با تو حرف می زنم. حالا با هر مدل و رنگ و لعابی و یا با هر دین و مذهبی و اعتقادی که هستی چون هوادار من محسوب می شوی و من را به این جایگاه رسانده ای و من این هویت رو به تو می دهم. این یک بعد ماجرا بود که تقابل با خانواده را رقم می زد. این فضا برای نوجوان ما جدی شد و بصورت یک هوادار و کسی که کی پاپر و کی درامر است و یا فردی که بصورت مستقل می تواند کسی را همراهی کند، برای خود هویت قائل شد
بعد دیگر هم این بود که امید به زندگی در فضای موسیقی های کره ای بصورت غیر استاندارد تزریق می شود. این در شرایطی است که همین فضای امید به زندگی در خود مردم کره وجود ندارد، اما بصورت بطورکامل جدی و غیر استاندارد در هواداران این تلقین رو دارند و این برای نوجوان باتوجه به گاردی که خانواده در مقابلش دارد بسیار جذاب بود. کم کم این فضا برای نوجوان ما جدی شد و بصورت یک هوادار و کسی که کی پاپر و کی درامر است و یا فردی که بصورت مستقل می تواند کسی را همراهی کند، برای خود هویت قائل شد.
یک چالش جدی ما در این فضای کی پاپ و کی درام طرفداری بی قاعده است. یعنی ما در کشور خودمان پیش از موج کره ای هم بحث طرفداری را داشتیم. ما طرفداران تیم های فوتبال یا سلبریتی ها را داشتیم. برای خواننده ها، بازیگران و فوتبالیست ها این را داشتیم ولی در فضای موج کره ای بصورت بطورکامل غیر واقعی و نگران کننده این اتفاق افتاده است.
با این وصف، آیا محتوای کره ای به قدری بد است که بطور کلی نباید در دسترس بچه های ما قرار گیرد؟
مفاهیم غیراخلاقی، غیرارزشی و غیراعتقادی در بستر فضای فرهنگی کره بصورت خیلی نرم القا می شود. یعنی ما نمی توانیم خیلی صریح بگوییم که ضد ارزش کار می کنند یا فرهنگ ما را نشانه گرفته اند. اینگونه نیست که اخلاقمان تحت تأثیر قرار بگیرد یا اعتقادات مان را به بازی گرفته باشند. ممکنست شما در یک موزیک ویدئو یا یک برنامه ای که راجع به امید به زندگی حرف می زند، در یک سکانس چند ثانیه ای ما ببینیم که پرچم ال جی بی تی را بالا ببرند. در این شرایط اگر ما بخواهیم به یک نوجوان بگوییم این محتوا همجنس گرایی را تبلیغ می کند بطورکامل گارد می گیرد و نمی پذیرد.
آن ها به صراحت راجع به این مساله صحبت نمی کنند. ما در این فضای هواداری افراد معتقد هم داریم. نوجوانانی هستند که دور از اخلاق و ارزش نیستند. برخی از آنها آدم های معتقدی هستند، حتی نماز و روزه شان هم سر جای خودش است.
با توجه به این که تولیدات ما در حوزه نوجوانان کم است به نظر شما بهتر نیست همین محتوا را در سامانه توزیع مدیریت کنیم؟
خانواده های ما نسبت به هواداری گارد جدی و عجیبی دارد که این مساله نگران کننده است. حداقلی ترین انتظار ما این است که خانواده این فضا را به رسمیت بشناسد و بداند که چنین چیزی وجود دارد و بعد بدنبال جایگزین باشد. ما از سویی خانواده ای را می بینیم که خودش هم هوادار یک آیدل است و درگیر یک شخصیت آنلاین شده است. آن مادر تصورش این است که من دارم همراهی می کنم پس بطور قطع از فضای مخرب جلوگیری می کند. از جانب دیگر مادری هم داریم که کل پوسترهای فرزندش را که از زیر تخت پیدا کرده بود آتش زده و بچه را در اتاق حبس کرده بود. جالب بود که بطورمثال در اتاق این دختر روی یک دیوار عکس حاج قاسم بوده و زیر تختش عکس آیدل های گروه بی تی اس. اما مادر برنمی تابید و حتی حاضر نشد با مشاور صحبت کند.
در مدرسه هم مربیان و متولیان امور فرهنگی بجای این که تصور کنند می توانند جایگزینی برای این شرایط داشته باشند یک فضای بطورکامل بسته و نگران کننده به وجود آورده اند. فقط خانواده ها را باخبر کرده و خودشان را کنار می کشند. این سبک موسیقی کره ای حدود ۱۱ سال است که آمده و مخصوص امروز نیست که ما اینگونه با آن برخورد نماییم.
به نظر شما در این فضا و در مقابل این تهاجم فرهنگی چه باید کرد؟
اگر بتوانیم با بوجودآوردن فضای امید آفرینی این مدل موسیقی چیزی شبیه به آنرا تولید نماییم شاید بشود کاری کرد. اما ما نه در فضای موسیقی و نه در فیلم ها چنین چیزی نداریم. یک چیز کلیشه ای معمولی داریم. محتوای موسیقی ما که شکست عشقی و رها شدگی است و طبیعی است که نوجوان آنرا کنار بزند. از زمانی که سریال های کره ای مانند جومونگ و یانگوم در ایران پخش گردید مردم ما برای نخستین بار با سری فیلم های طولانی روبرو شدند. صدا و سیمای ما بیشترین قسمت سریالی که ساخته بود ۹۰ قسمتی بود و الان نوجوان ما با یک سریال رو به رو شد که در طولانی مدت ذهن نوجوان رو بطورکامل همراه می کرد و نتیجه ای را که می خواست می گرفت. یعنی نوجوان همیشه منتظر بود اسطوره ای که به آن دل بسته است اتفاقی رو رقم بزند یا یک مسئله ای را حل کند. بچه ها خود به خود وارد فضای جست وجو و وابستگی به این نوع فرهنگ نمی شوند بلکه این فضای هواداری را از هم یاد می گیرند
متأسفانه ما در سریال های ایرانی این را نداشتیم. در مقابل سریال هایی داشتیم که داستانی را روایت می کرد و ظرفیت خوبی داشت اما آنقدر تکرار شد و در مقابل آنقدر در فضای مجازی تمسخر شد که اثرش را از دست داد. البته این موج کره ای دارد بصورت سینه به سینه و فرد به فرد توسعه پیدا می کند. بچه ها خود به خود وارد فضای جست وجو و وابستگی به این نوع فرهنگ نمی شوند بلکه این فضای هواداری را از هم یاد می گیرند.
مثلاً دختری ۲۲ ساله که خودش هوادار است، خواهر ۱۱ ساله اش هم هوادار می شود. یا در مدرسه بصورت غیر علنی و زیرزمینی و در ارتباط میان دانش آموزان توسعه پیدا می کند.
چطور ممکنست چنین فضایی پنهانی بماند در صورتیکه استفاده از محصولات فرهنگی لوگوها و نشانه های این گروههای موسیقی در نوجوانان مشهود است؟
شاید بشود اظهار داشت که شاید حداقل شاید در مدرسه پنهان است اما محصولات فرهنگی در دست نوجوانان زیاد است. فرد با دوستان هوادارش می رود و این نمادها را تهیه می کند. البته در خانه و مدرسه ناآگاهی هم داریم وگرنه جامعه بطور کلی متوجه شده است.
مدیر یک مدرسه اظهار می کند که از ۵۰۰ نفر دانش آموز ما حداقل ۲۰۰ نفر درگیر این مساله هستند. بدین جهت جلسه ای برای آشنا کردن اولیای دانش آموزان با این مساله تشکیل داد اما تنها ۲۲ خانواده حضور پیدا کردند برای اینکه با این مسئله ناآشنا بودند.
دخترها بیشتر درگیر این هواداری هستند یا پسرها؟
مسلماً دختران بیشتر درگیرند. برای اینکه برای فضای تخلیه هیجان و انرژی با محدودیت بیشتری نسبت به پسرها مواجهند. ما در دوران بلوغ شبه افسردگی ها را در دخترها بیشتر می بینیم. این که نوجوان درون گرا شود در خود فرو برود و سخن نگوید و هوادار کسی شود در دخترها بیشتر است. صراحتاً بگویم که پسرها از پسرهایی که شبیه دختران باشند خوششان نمی اید. اما پسرهایی که چهره های جذابی دارند انجام مناسبی دارند، این سبک موسیقی و حتی رقص و آواز برای دخترها جذاب تر است.
به عنوان سوال آخر به نظر شما چه باید بکنیم؟
در حال حاضر کارهایی برای کودک و نوجوان شروع شده است. بطورمثال گروه سرودهایی که آن فضای رنگارنگ و محتوای مناسب را دارد اما آن هم بیشتر مذهبی است و کل افکار نوجوان را دربرنمی گیرد. سرودهای دیدنی و پر از رنگ و لعاب با موسیقی خوب که محتوای ارزشی یا حتی ملی دارد مناسب می باشد. القای فضای امید به زندگی، امید به ایران و این که اینجا سرنوشت خوبی در انتظار ما خواهد بود می تواند کمک کننده باشد ما به طور معمول در کنسرت ها یک خواننده می آوریم که شعری با محتوای رمانتیک و عاشقانه می خواند و حس شکست عشقی القا می کند که ای کاش من معشوقه یک نفر بودم.
ما یک سرود سلام فرمانده را داشتیم که دنیا را پر کرد. ما محتوا داریم اما آنقدر تولید محتوا نداریم که این فضا را پوشش بدهد همین تولیدات اندک را هم آنقدر تکرار می نماییم که فرد را خسته می کند. ولی آنها هر ماه یک کنسرت جدید با یک تم بطورکامل متفاوت می گذارند. بعد ما سوال می نماییم که چرا بچه های ما ساعت ۴ بامداد بیدار می شود تا این کنسرت را ببیند. یا حداقل آفلاینش را دنبال می کند و همراهی می کند. چون به این به عنوان طرفدار هویت داده و این برایش جذاب است.
ما هم می توانیم و کار دشواری نیست اما گویی یک ترسی وجود دارد. برخی گروههای موسیقی که اتفاقاً مخاطب نوجوان هم دارند می گویند ما اجازه انتشار بسیاری از تولیدات شعر و موسیقی را نداریم یا اجازه نداریم برای نوجوان تولید محتوا نماییم. این کاری نیست که نتوانیم انجام دهیم ولی شاید قوانین و مقررات دست و پا گیری باشد که باید برای آن فکری کرد.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب