افزایش خانوارهای زن سرپرست در دهه های اخیر
خاتون یار: در حالی طی سالهای 1395-1375، سهم خانوارهای زن سرپرست از کل خانوارها از 8.4 به 12.7 درصد بالا رفته که طی سالهای اخیر نیز شاهد تغییر در فراوانی زنان سرپرست خانوار هستیم این در حالیست که به سبب پراکندگی اطلاعات، فاکتورهای مشخصی درباره ی سنجش وضعیت جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی این خانوارها که در دسته گروههای در معرض لطمه قرار دارند، در دست نیست و اطلاعات موجود در این زمینه نیز ناقص است.
به گزارش خاتون یار به نقل از ایسنا، تحولات اجتماعی دهه های گذشته در سطح جهانی، نظام خانواده را با تغییرات، چالش ها، مسائل و نیازهای جدید و متنوعی مواجه کرده و ساختار خانواده در جوامع معاصر در خیلی از نقاط جهان متفاوت با آن چیزی است که چندین دهه پیش وجود داشت، «افزایش نرخ طلاق، افزایش فقر کودکان، گسترش شمار خانوارهای تک سرپرست و زن سرپرست، نرخ فزاینده زنان شاغل، کاهش نرخ تولد و روند رو به رشد جمعیت سالمند، خانواده را در طول سالهای اخیر گرفتار چالش و تغییر کرده است».
افزایش سهم خانوارهای زن سرپرست از کل خانوارها طی دو دهه
طی همین مدت نهاد خانواده ایرانی نیز متأثر از شرایط و تحولات معاصر جهانی به علل گوناگون و پیچیده ای تغییر یافته است. همچون رشد روز افزون خانوارهای زن سرپرست در ایران، یکی از تحولات نهاد خانواده تلقی می شود که به استناد آمارهای رسمی کشور به وقوع پیوسته است؛ بر طبق سرشماری سال ۱۳۷۵، بالاتر از یک میلیون نفر از سرپرستان خانوار را زنان تشکیل می دادند، اما در آخرین سرشماری سال ۱۳۹۵ زنان سرپرست خانوار به بیشتر از سه میلیون نفر افزایش یافتند. علاوه بر افزایش تعداد، سهم خانوارهای زن سرپرست از کل خانوارها نیز افزایش پیدا کرده است. به بیان دیگر در فاصله میان سالهای ۱۳۹۵-۱۳۷۵، سهم خانوارهای زن سرپرست از ۸.۴ به ۱۲.۷ درصد افزایش پیدا کرده است.
بنابراین افزایش سهم و تعداد این خانوارها را می توان یکی از مسائل نوظهور جمعیتی در کنار سایر مسائل نوظهور از قبیل کاهش میزان باروری، تغییر ساختار سنی جمعیت، افزایش خانوارهای تک نفره و الگوهای جدید مهاجرت دانست.
آن چه سرپرستی زنان خانوار را بعنوان یک مسئله اجتماعی اثبات می کند، مشکلات و موانعی است که در دنیای بیرون بر سر راه آنان وجود دارد و خانوارهای زن سرپرست و خود این زنان را بعنوان قشری لطمه پذیر تعریف می کند؛ این در حالیست که بررسی سیاست ها نشان داده است که خانوارهای زن سرپرست همیشه به سبب نیازهای خاص بعنوان گروه هدف سیاست گذاری ها قرار داشته اند.
بر طبق گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، در اصول قانون اساسی به موضوع بیمه شدن خانوارهای زن سرپرست اشاره و در وظایف دولت، بر برخورداری این افراد از تامین اجتماعی تاکید شده و پشتیبانی از خانوارهای زن سرپرست مورد توجه قرار گرفته است. همین طور در شروع انقلاب و طی سالهای بعد از آن نیز ضمن تدوین سیاست ها و سازوکارهایی به منظور فراگیری و جامعیت خدمات حمایتی، بیمه ای و امدادی، انواعی از سازمان های دولتی و فرادولتی راه اندازی شدند و از خاصیت های بارز سیاست های رفاهی در دوران پس از انقلاب، سازماندهی بیشتر خدمات حمایتی و پوشش خانوارهای فقیر (به خصوص زنان سرپرست خانوار) است. ازاین رو، ضروری است متناسب با وضعیت تغییر یافته خانواده، این سیاست ها بازنگری و تعدیل شده و آثار نتایج آنها و فعالیت دستگاههای فعال در حوزه خانوارهای زن سرپرست مورد بررسی مداوم قرار گیرند و این واکاوی تصویری روشن از وضعیت جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی و... از خانوارهای زن سرپرست برای هرگونه تصمیم گیری و اقدام سیاستی را ضروری می کند. به همین دلیل دراین میان، وجود داده ها و اطلاعات آماری متنوع و گسترده کاملا اهمیت می یابد.
همین طور به جهت اینکه سیاستگذاران و افراد جامعه بتوانند قضاوت صحیحی نسبت به عملکرد دستگاههای فعال در حوزه زنان سرپرست خانوار داشته باشند، وجود داده های آماری منظم و مورد وثوق نقش حیاتی ایفا می کنند. ازاین رو شناسایی دقیق مسائل و مشکلات زنان سرپرست خانوار و دستیابی به الگویی جهت شناسایی، طبقه بندی و تبیین این مسائل و ارائه راهکارهایی جهت مرتفع کردن آن، نیازمند در اختیار داشتن آماری دقیق، شفاف و گویا از خاصیت های جمعیتی، اجتماعی، سلامت و اقتصادی خانوارهای آنهاست.
شناسایی شاخصهای در رابطه با وضعیت سنجی خانوارهای زن سرپرست
برای شناسایی و تعیین شاخص هایی جهت سنجش وضعیت خانوارهای زن سرپرست از چند مسیر می توان اقدام کرد: اول، رفتن به پژوهش های پیشین است که خود اقدام به شاخص سازی برای شناسایی و سنجش وضعیت این قشر از زنان جامعه و خانوارهای آنها با استناد به داده های آماری کرده اند. دوم، مطالعاتی است که به موضوع تحولات و تغییرات وضعیت خانوارهای زن سرپرست از بعد آماری پرداخته اند و این دگرگونی را از ابعاد مختلف در سطح ملی به بحث گذاشته اند و سوم، سالنامه های آماری است که هر ساله کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی برای توصیف عملکرد خود و بیان وضعیت افراد زیر پوشش دستگاه حمایتی منتشر می کنند.
حداقل ۲۰ مطالعه به شناسایی و بیان وضعیت خانوارهای زن سرپرست طی سالهای ۱۴۰۰ - ۱۳۸۳ در سطح ملی پرداخته اند که برخی از این مطالعات نیز با حمایت مالی نهادهای آماری (پژوهشکده آمار) انتشار یافته است.
تغییر در فراوانی زنان سرپرست خانوار طی سالهای گذشته
همچون تغییرات جمعیتی و اجتماعی که در ایران طی سالهای گذشته تجربه شده، تغییر در فراوانی زنان سرپرست خانوار است و همی مسئله سبب شده زنان و اعضاء خانواده های آنان در کانون توجه قرار گیرند. از طرفی پرداختن به این مورد بالاتر از هر چیز نیازمند در اختیار داشتن آمارهایی در مورد خاصیت های مختلف این قشر از زنان و خانواده های آنها در جامعه بوده که یکی از مهم ترین آنها، خاصیت های جمعیتی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار و اعضاء خانوارهایی است که سرپرستی آنرا به عهده دارند.
۲۰ مطالعه به بیان خاصیت جمعیتی و اجتماعی خانوارهای زن سرپرست پرداخته اند، به بیان دیگر می توان اذعان کرد که در تمامی مطالعات نام برده شده وضعیت جمعیتی خانوارهای زن سرپرست بیان شده و ابعاد مختلفی همچون بررسی وجوه تشابه و تمایز خانوارهای زن سرپرست با خانوارهای مردسرپرست در تعداد، ترکیب سنی، تعداد اعضاء خانوار، تعداد فرزندان، توزیع جغرافیایی، قیاس خانوارهای زن سرپرست نوجوان و سالمند؛ دسته بندی و سنجیدن وضعیت خانوارهای مرد/زن سرپرست مبتنی بر وضعیت زناشویی (همسر فوت شده، مطلقه، دارای همسر از کار افتاده، مهاجر، متواری، زندانی، مفقودالاثر و... و ازدواج نکرده ها)؛ مقایسه سطح سواد، تحصیلات، مهاجرت، تحوه گذران وقت و... خانوارهای مرد سرپرست با زن سرپرست، بیان وضعیت جمعیتی و اجتماعی خانوارهای خودسرپرست و مقایسه با سایر خانوارهای زن سرپرست همچون مواردی هستند که در مطالعات مورد بررسی قرار گرفته اند، اما ذکر بعضی از موارد در ارتباط با شاخصهای وضعیت سنجی جمعیتی و اجتماعی این خانوارها لازم به نظر می رسد:
شاخص های مشخصی درباره ی سنجش وضعیت جمعیتی و اجتماعی خانوارهای زن سرپرست در دست نیست
هرچند که مطالعات در رابطه با خاصیت های جمعیتی و اجتماعی کم نبوده اما نا کافی است و دربردارنده تمامی شاخصهای اصلی و فرعی نبوده، بلکه در هر مطالعه بر مبنای سلیقه نویسنده/ نویسندگان یکی از شاخصهای اصلی (نهایت دو شاخص اصلی) با برخی از شاخصهای فرعی در مطالعات مورد بررسی قرار گرفته اند. این مورد بیان کننده این مسئله است که شاخصهای مشخصی در ارتباط با سنجش وضعیت جمعیتی و اجتماعی خانوارهای زن سرپرست وجود ندارد. برای نمونه در توزیع جغرافیایی خانوارهای زن سرپرست بیشتر بر تعداد استانی/ تعداد آنها به تفکیک شهری و روستایی بیان شده و سایر خاصیت های جمعیتی و اجتماعی به تفکیک توزیع جغرافیایی بخصوص زنان روستایی بسیار کمتر توجه شده، این در حالیست که زنان سرپرست خانوار روستایی با مسائل و مشکلات بسیاری روبه رو هستند؛ به همین دلیل ضروری است توجه بیشتری به وضعیت جمعیتی و اجتماعی آنان شود.
در بیشتر مطالعات ملی وضعیت زناشویی زنان سرپرست خانوار بیشتر حول محور تعداد آنها بر مبنای هر یک از وضعیت چهارگانه (دارای همسر، بی همسر به سبب فوت همسر، بی همسر به سبب طلاق و هیچ گاه ازدواج نکرده ها) صورت گرفته اند؛ در حالیکه ضروری است در بررسی وضعیت زناشویی عوامل و متغیرهای بیشتری از وضعیت جمعیتی و اجتماعی این قشر از زنان مدنظر قرار گیرد. برای نمونه در طرح تحقیقاتی «اطلس وضعیت زنان سرپرست خانوار» بعنوان کامل ترین وضعیت سنجی خانوارهای زن سرپرست، تنها توزیع درصد مردان و زنان سرپرست خانوار برحسب وضع زناشویی بر طبق سن و به تفکیک مناطق شهری و روستایی آمده و بیان شده: «هم زمان با کاهش سهم زنان سرپرست خانوار دارای همسر و بی همسر به سبب فوت همسر در کل کشور در سال ۱۳۹۵، شاهد افزایش در سهم زنان سرپرست خانوار بی همسر به سبب طلاق و هیچ گاه ازدواج نکرده بوده ایم»، اما سایر وضعیت های جمعیتی و اجتماعی مانند بعد خانوار، وضع تحصیلات زنان و فرزندان آنها، علت مهاجرت و... برحسب وضع زناشویی مورد بررسی قرار نگرفته است.
مطالعات توجه کمی به وضعیت جمعیتی، ظرفیت ها و مسائل فرزندان و اعضاء خانوارهای زن سرپرست از ابعاد مختلف اجتماعی داشته اند. این در حالیست که مسائل اجتماعی همچون ترک تحصیل، طلاق فرزندان، بیکاری و...، بخش مهمی از مسائل پیش روی خانوارهای زن سرپرست بحساب می آید. با این که فراوانی مطالعات در بازه زمانی میان سالهای ۱۳۹۹-۱۳۹۰ (۱۴ مورد) بوده، اما بیشتر مطالعات بر مبنای نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۰ انجام شده و تنها دو مطالعه «بررسی آماری خاصیت های اجتماعی زنان سرپرست خانوار و خودسرپرست» و «اطلس وضعیت زنان سرپرست خانوار» مبتنی بر نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵ بوده و به بیان دیگر توزیع مطالعات نیز متناسب نبوده است. این در حالیست که سایر مطالعات که در سال ۱۴۰۰ انتشار یافته و به تحلیل وضعیت اجتماعی این خانوارها پرداخته اند، تنها از ۲ درصد داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ بهره برده اند.
بررسی مطالعاتِ در ارتباط با وضعیت اقتصادی خانوارهای زن سرپرست و چند ایراد در آنها
خانوارهای زن سرپرست همچون گروههای در معرض لطمه هستند که عواملی مانند طلاق، فوت یا اعتیاد همسر، از کارافتادگی و رها شدن توسط مردان سبب لطمه پذیر شدن این افراد در جامعه می شوند. مقاله علمی- پژوهشی «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران» نشان داده است که زنان سرپرست خانوار با مشکلات عدیده ای روبه رو هستند و معضلات اقتصادی مهم ترین مسئله ای است که آنان در زندگی خود دارند. در این راستا، ۱۰ مطالعه به شکل ملی به بیان وضعیت اقتصادی خانوارهای زن سرپرست و بیشتر بر مبنای شاخص هایی همچون دهک بندی خانوارها مبتنی بر منابع درآمدی یا هزینه خانوار پرداخته اند، اما این مطالعات دارای ایرادهایی است؛ در بیشتر مطالعاتی که به بررسی وضعیت اقتصادی خانوارهای زن سرپرست پرداخته اند، این خانوارها را با خانوارهای مردسرپرست بر مبنای شاخص هایی همچون درآمد خانوار، هزینه خانوار، وضع فعالیت و... مقایسه کرده اند که این قیاس ندیدن بعضی از مشکلات خاص سرپرستی زنان همچون تعدد نقش ها، محدودیت های حضور در زمینه عمومی و... را در پی خواهد داشت.
زنان سرپرست خانوار گروهی کاملا نامتجانس هستند که ظرفیت، قدرت چانه زنی و موقعیت آنان با توجه به خاصیت های جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت بسیار متفاوت می باشد. زمینه این نامتجانس بودن می تواند دلیلهای مختلف باشد، اما در بیشتر وضعیت سنجی ها خانوارهای زن سرپرست به شکل یکسان درنظر گرفته شده اند که این مورد سبب همگن پنداری خانوارهای زن سرپرست در شناسایی وضعیت آنها همچون وضعیت اقتصادی آنان شده است که در واقع مطابق با وضعیت اقتصادی تمامی این خانوارها نیست و در نتیجه سبب طرح سیاست هایی برای کاهش فقر می شود که برای همه زنان سرپرست خانوار کاربرد ندارد.
حدود ۷۰ درصد زنان سرپرست خانوار بالای ۵۰ سال سن دارند
لحاظ کردن تنها وضعیت اقتصادی خانوارهای زنان سرپرست خانوار بر طبق تمامی/ بعضی از شاخصها بدون درنظر داشتن سایر وضعیت های جمعیتی، اجتماعی و سلامت همچون سطح تحصیلات، سن، تعداد اعضاء خانوار، وضعیت زناشویی و... انحراف در سیاست گذاری ها را به دنبال خواهد داشت. برای نمونه تحلیل و ارزیابی محتوایی برنامه های ۶ گانه توسعه در حوزه زنان و خانواده نشان داده است که موضوع پشتیبانی از زنان سرپرست خانوار با رویکرد اقتصادی حداقلی در چارچوب برنامه های اعطای کمک معاش ماهیانه و اعطای تسهیلات مالی حمایتی در برنامه های دوم و سوم توسعه وجود داشته، اما در برنامه های چهارم، پنجم و ششم توسعه رویکرد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار را در پیش گرفتند و این در حالیست که بر مبنای داده های آمار طی سالهای سرشماری های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ نزدیک به ۷۰ درصد از زنان سرپرست خانوار بالای ۵۰ سال سن دارند و امکان توانمندسازی آنان وجود ندارد.
وضعیت نامناسب سلامت زنان سرپرست خانوار؛ از درآمد پایین تا فقر مالی
یکی از نیازهای اولیه افراد در هر جامعه ای نیازهای بهداشتی و درمانی آنهاست. شناسایی نیازها، نحوه برخورد افراد با آنها، هزینه های رفع نیازهای بهداشتی و درمانی و نتیجه حاصل، از موضوعات قابل توجه در برنامه ریزی های بخش بهداشت و درمان جوامع محسوب می شود؛ بر طبق یافته های توصیفی گزارش های ملی وضعیت بهداشتی و سلامت، مطالعات و پژوهشها در این حوزه کم شمار و بسیار پراکنده است و اطلاعات در ارتباط با بهداشت و درمان زنان سرپرست خانوار و اعضاء خانوار آنها برای سیاست گذاری و برنامه ریزی سلامت، ضرورتی جدی بوده که ثبت و گردآوری نشده است. این در حالیست که این قشر از زنان برای آنکه توان کافی برای سرپا نگه داشتن خانواده را داشته باشند، باید در وهله نخست از سلامت کافی برخوردار باشند.
نتایج به دست آمده از مطالعات ملی در این بررسی نشان داد که سلامت گروهی زنان سرپرست خانوار از ابعاد مختلف در معرض خطر قرار دارد و عمده دلیل این مورد ناشی از درآمد پایین و فقر مالی است. بعلاوه، سرپرستی خانوار توسط زنان سبب می شود که آنان در زمان واحد، گاهی چندین نقش مختلف را ایفا کنند.
بیمه های درمانی بعنوان یکی از شاخصهای کلیدی رفاه اجتماعی موجب آسودگی و امنیت خاطر می شود و این آرامش نزد زنان سرپرست خانوار بعنوان یک سرمایه اجتماعی تلقی می شود، این در حالیست که الان ۱۹ صندوق بیمه ای درحال فعالیت در کشور می باشند که اطلاعات جامع و کافی از خانوارهای زن سرپرست ذیل آنها در دسترس نیست.
یکی دیگر از وضعیت هایی که برای مدیریت و برنامه ریزی در حوزه خانوارهای زن سرپرست نیاز است، شناخت و ارزیابی وضعیت فرهنگی این خانوارهاست که در هیچ یک از مطالعات به آن پرداخته نشده، هر چند که پیچیدگی فرهنگ و کثرت عوامل و عناصر آن و نیز مبانی و دیدگاه های مختلف در این حوزه، موضوع شناخت و تعیین شاخص و سنجش این حوزه را به مسئله ای جدی تبدیل نموده است.
شاخص های ثبتی ناقص از وضعیت زنان سرپرست خانوار توسط وزارت کار و رفاه اجتماعی
در سالهای اخیر پایگاه اطلاعات رفاه ایرانی ها در معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بوجود آمد که با همکاری دستگاه ها و نهادهای مرتبط (۴۶ پایگاه بزرگ و کوچک) شناسنامه اقتصادی - اجتماعی شهروندان ایرانی را تکمیل کند. در این راستا، معاونت مربوطه در سال ۱۴۰۰ مجموعه اطلس رفاه ایرانی ها را در پنج فصل در سطح کل کشور و برای تمامی استان ها به تفکیک شهر و روستا و جنسیت سرپرست خانوار (زن سرپرست یا مرد سرپرست) یارانه بگیر، بر مبنای اطلاعات جمعیتی و اجتماعی، اطلاعات اقتصادی، بیمه های اجتماعی و اشتغال، حمایت اجتماعی و سلامت تدوین و تهیه کرده است.
اما بررسی متن اطلس نشان داده است که اطلاعات اطلس در بردارنده مشخصات سرپرستان خانوارهایی است که یارانه دریافت می کنند، پس این مجموعه نمی تواند نمایی از خاصیت های خانوارهای زن سرپرست در سطح ملی را نشان دهد برای اینکه اطلاعات آن تنها دربردارنده خانوارهای زن سرپرست یارانه بگیر است، به همین دلیل سایر خانوارهای زن سرپرست که به هر علتی یارانه دریافت نمی کنند از دایره اطلاعات مرتبط در این اطلس خارج می باشند، هرچند که تعداد آنها اندک باشد.
با توجه به این که اطلاعات اطلس (برگرفته از پایگاه رفاه ایرانیان) ثبتی است و امکان پرسش های بیشتر از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و... در هنگام ثبت نام در پایگاه وجود داشته، اما بررسی اطلاعات اطلس نشان داده است اطلاعات کامل آماری همچون تعداد فرزندان، وضعیت سواد سرپرستان و اعضاء خانوارها، وضعیت اشتغال، وضعیت مسکن و.... در شاخصهای مرتبط نسبت به وضعیت خانوارها همچون خانوارهای زن سرپرست ثبت نشده است. این در حالیست که «برای رصد مناسب وضعیت خانوارهای زن سرپرست و امکان سیاست گذاری برای حل مسائل آنان، معاونت رفاه اجتماعی بر طبق اطلاعات پایگاه رفاه ایرانی ها و داده های مرکز آمار ایران، داشبورد اطلاعات زنان سرپرست خانوار را در سال ۱۳۹۹ راه اندازی کرده، این داشبورد امکان ارزیابی شاخصهای در رابطه با زنان سرپرست خانوار را فراهم می کند» هر چند که بررسی ها نشان داده است که تنها از این داشبورد رونمایی شده است.
شاخص های ثبتی از وضعیت خانوارهای زن سرپرست در کمیته امداد
با توجه به ماهیت ماموریت های کمیته امداد و ضرورت بروزرسانی اطلاعات مددجویان، سامانه هوشمند امداد (سها) با استفاده از ظرفیت بانکهای اطلاعاتی سایر دستگاههای مرتبط راه اندازی و به مرحله بهره برداری رسیده که یکی از دستاوردهای آن ایجاد امکان دسترسی به آمار و اطلاعات متقن؛ باکیفیت و به روز است. در این راستا، سالنامه آماری ۱۴۰۱ بعنوان گزارش مرجع و در دسترس حاوی اطلاعاتی در مورد کمیته امداد و در برگیرنده مجموعه از آخرین اطلاعات آماری اقدامات انجام شده در زمینه فعالیتهای «توانمندسازی»، «حمایتی»، «مشارکت های مردمی» و «خدمات مدیریت» است.
هرچند که در سالنامه آماری سعی شده تا وضعیت خانوارهای زن سرپرست ذیل کمیته امداد در امور حمایتی، سلامت و توانمندسازی موردنظر قرار گیرد، اما بیان این مورد ضروری است که سالنامه آماری مذکور بیشتر یک گزارش عملکردی با نگاه آماری بوده و در امور ذکر شده، فاقد پوشش و جامعیت موضوعی است؛ به همین دلیل نمایی از وضعیت خانوارهای زن سرپرست زیر پوشش کمیته امداد در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و سلامت را ارائه نمی دهد. برای نمونه از نظر وضعیت اجتماعی معلوم نیست که از نظر تحصیلات فرزندان خانوارهای زن سرپرست و خود این زنان در چه وضعیت تحصیلی قرار دارند.
همچنین واضح نیست چه تعداد از خانوارهای زن سرپرست دارای فرد معلول یا از کارافتاده در خانوار هستند، افزون بر این معلوم نیست این خانوارها در چه دهک درآمدی قرار دارند، وضعیت مسکن آنها به چه صورت است و چه تعداد خانوارهای زن سرپرست (البته با ذکر علت) خودکفا شده و از چتر حمایتی کمینه خارج شده اند؟.
شاخص های ثبتی از وضعیت خانوارهای زن سرپرست در سازمان بهزیستی
مرکز برنامه ریزی، فناوری اطلاعات راهبردی سازمان بهزیستی، در جهت مستندسازی اطلاعات و بر طبق اصول نظام آمارهای ثبتی با استفاده از سامانه های سازمانی، گزارش تحلیلی - توصیفی زنان سرپرست خانوار را در مهر ۱۴۰۲ تهیه و تدوین کرده است. این گزارش در بردارنده داده های آماری در رابطه با خانوارهای زن سرپرست زیر پوشش سازمان بهزیستی است. داده های آماری شامل تعداد زنان مستمری بگیر و پشت نوبتی، توزیع زنان سرپرست خانوار به تفکیک استان، بعد خانوار زنان زیر پوشش سازمان، بعد خانوار زنان پشت نویتی مستمری، دهک درآمدی، رده سنی، زمان ثبت مستمری به سال، زمان ثبت پشت نوبت مستمری، وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، زنان سرپرست خانوار دانشجو، زنان سرپرست خانوار دارای فرزند دانشجو، زنان سرپرست خانوار دارای معلولیت، زنان سرپرست خانوار دارای فرزند معلول، دلیل و تعداد قطع مستمری است.
بررسی موارد آماری ارائه شده در گزارش سازمان بهزیستی نشان داده است که گزارش بیشتر به بیان وضعیت جمعیتی و اجتماعی زنان و خانوارهای زیر پوشش سازمان پرداخته، اما در بعد اقتصادی تنها به وضعیت دهک در آمدی آنها اشاره شده و گزارش به سایر خاصیت های اقتصادی مانند نوع مالکیت مسکن و نوع مسکن آنها اشاره ای نداشته است. همین طور گزارش وضعیت سلامت جسمی و روحی زنان سرپرست خانوار ذیل سازمان بهزیستی بیان نکرده و تنها دارا بودن معلولیت خود زنان با دارا بودن فرد معلول در خانواده را عنوان کرده است. همین طور گزارش به امور در رابطه با توانمندسازی خانوارهای زن سرپرست بر مبنای آموزش یا تسهیلات و... نپرداخته و افزون بر آن اشاره ای نیز به وضعیت بیمه ای این خانوارها نداشته است.
به همین دلیل بررسی داده های گزارش سازمان بهزیستی خیلی از شاخصهای احصاء شده از مطالعات ملی در زمینه وضعیت سنجی خانوارهای زن سرپرست در رابطه با وضعیت جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت را پوشش نمی دهد. ازاین رو به نظر می آید در شناسایی شاخصهای در رابطه با وضعیت سنجی خانوارهای زن سرپرست خانوار در مطالعات ملی و در داده های آماری در ذیل دستگاههای حمایتی با نبود چارچوب های آماری مواجه هستیم. در نتیجه وجود چارچوب های آماری ناقص سبب شده دستگاههای تولیدکننده آمار از چارچوب های متفاوت بهره برده و همین مساله از کاربرد اطلاعات آماری برای بیان وضعیت خانوارهای زن سرپرست ذیل سازمان بهزیستی کاهش می دهد.
کمبودها و مشکلات مطالعات در رابطه با وضعیت سنجی خانوارهای زن سرپرست
امروزه شناخت وضعیت خانوارهای زن سرپرست بدون آمار غیرقابل تصور است برای اینکه طیف وسیعی از گزارش های رسمی، سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و بودجه بندی بر این داده ها استوار هستند، پس داده های آماری به شکلی راهنمای سیاستگذاران پنداشته می شوند. این در حالیست که مطالعات آماری در رابطه با وضعیت سنجی خانوارهای زن سرپرست دارای کمبودها و مشکلاتی همچون «نبود ارتباط میان شاخص های تعیین شده با سیاستهای مصوب»، «ابهام در تعریف مفهومی سرپرست خانوار در نظام ملی آماری»، «نبود بانک جامع داده های آماری و اطلاعاتی»، «فقدان داده و اطلاعات دقیق، بموقع و به روز»، «همگن پنداری زنان سرپرست خانوار در بیشتر داده های آماری» و «نبود هماهنگی میان ارکان نظام داده خانوارهای زن سرپرست» است.
شناسایی دقیق مسائل و مشکلات زنان سرپرست خانوار و دستیابی به الگویی جهت شناسایی، طبقه بندی و تبیین این مسائل و ارائه راهکارهایی جهت مرتفع کردن آن، نیازمند در اختیار داشتن آماری دقیق، شفاف و گویا از خاصیت های جمعیتی، اجتماعی، سلامت و اقتصادی خانوارهای آنهاست اما بررسی مطالعات آماری و گزارش های دستگاههای مرتبط نشان دهنده کمبودها و مشکلاتی است.
پیشنهادی برای اصلاح قانون نظام آماری ایران
برای رفع مشکلات و لطمه های پیش گفته؛ بررسی گزارش های مرکز پژوهش های مجلس در زمینه لطمه های نظام آماری ایران نشان می دهد، نظام آماری ایران در حوزه های استقلال حرفه ای، کیفیت و اعتبار آمارها، هماهنگی اجزای نظام آماری، پوشش نیازهای آماری و تعامل نهادهای آماری با پاسخگویان و کاربران با چالش های اساسی مواجه می باشد. بخش زیادی از چالش های مذکور از کانال اصلاحات قانونی میسر است. این در حالیست که در قانون فعلی نظام آماری ایران که تحت عنوان قانون مرکز آمار ایران در سال ۱۳۵۳ مصوب شده است، خیلی از موضوعات قانونی در رابطه با آمار همچون تعریف آمارهای رسمی، مکانیسم کنترل کیفی آمارها، تقسیم کار و تعامل متقابل نهادها و واحدهای آماری و... مغفول واقع شده یا به تحومؤثری درنظر گرفته نشده است.
لذا پیشنهاد می شود طرح «نظام آماری ایران» که در مجلس یازدهم اعلام وصول شده بود، اما تا پایان آن دوره از مجلس به نتیجه ای نرسید؛ باردیگر در دستور کار مجلس دوازدهم قرار گیرد.
ضرورت تعریف مفهوم و بازبینی شاخصهای ارزیابی وضعیت خانوارهای زن سرپرست و خانوارهای بدسرپرست مبتنی بر تحکیم نهاد خانواده
دستیابی به اهداف سیاست ها، قوانین و برنامه ریزی مناسب و مفید، در جهت تحکیم و پایداری نهاد خانواده نیازمند اطلاعات و گزارش های جامع و دقیق پیرامون وضع موجود است. به بیان دیگر آگاهی از آمار و اطلاعات دقیق بعنوان یکی از مهم ترین ابزارها در برنامه ریزی مدنظر قرار می گیرد. ازاین رو اطلاعات آماری در رابطه با وضعیت خانوارهای زن سرپرست نه فقط باید بتوانند مشکلات را به دقت توصیف کنند و راهنمای سیاست گذاری و اقدام باشند بلکه نتایج آن باید بتواند عملکرد دستگاههای در رابطه با این قشر از افراد جامعه را نیز بازگو کند. به همین دلیل تعیین شاخص هایی برای توصیف وضعیت خانوارهای زن سرپرست به جهت بهره برداری های مختلف همچون میزان دستیابی به اهداف مندرج در قانون اساسی و اسناد بالادستی با تاکید بر تقویت نهاد خانواده، تنظیم گزارش هایی در رابطه با وضعیت سنجی این خانوارها، برجسته کردن مشکلات مختلف آنها در این حوزه مفید فایده خواهند بود. برای اینکه این شاخصها گاه میزان دسترسی به فرصت ها را برای زنان سرپرست خانوار ترسیم می کند و گاه بعنوان پیش زمینه و توجیه کننده برخی پروژه ها و برنامه ها ضروری می باشد. همین طور آمارها و شاخصها که به تفکیک و از ابعاد مختلف می تواند وضعیت گروه هایی لطمه پذیر از خانوارهای زن سرپرست را به خوبی ترسیم کند.
جهت سنجش وضعیت خانوارهای زن سرپرست مطالعات ملی از ابعاد مختلف به بیان وضعیت آنها پرداخته اند، با این وجود شاخصهای ذکر شده در مطالعات دارای نقاط قوت و ضعف بوده و به تنهایی نمی توانند بازگوکننده تمام وضع موجود این خانوارها و زنان باشند. هر چند که هیات وزیران در آئین نامه یکپارچه سازی خدمات در ارتباط با زنان سرپرست خانوار مصوب سال ۱۴۰۲ کوشیده با راه اندازی سامانه و با دریافت اطلاعات و داده ها، خدمات در ارتباط با خانوارهای زن سرپرست را متمرکز کند، اما موفقیت این سامانه در ابتدا مشروط به طراحی شاخصهای ارزیابی وضعیت خانوارهای زن سرپرست و خانوارهای بدسرپرست است. موضوعی که بند «پ» ماده (۸۰) قانون برنامه هفتم پیشرفت به آن پرداخته، به همین دلیل پیشنهاد می شود که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ابتدا به طراحی شاخصهای ارزیابی وضعیت خانوارهای زن سرپرست و بدسرپرست ذکر شده در بند «پ» ماده (۸۰) قانون برنامه هفتم پیشرفت با همکاری معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی بپردازد تا بتوان به نتایج بهتری از اجرائی سازی آئین نامه ذکر شده، دست یافت.
لزوم استقرار سامانه پنجره واحد خدمات
یکی از چالش های اساسی در حوزه خدمت رسانی به خانوارهای زن سرپرست پراکندگی اطلاعات در رابطه با این قشر از افراد جامعه است. برای اینکه این خانوارها بر مبنای این که زیر پوشش صندوق های بازنشستگی باشند یا نباشند به دو دسته کلان خانوارهای مستمری بگیر یا غیر مستمری بگیر تقسیم می شوند که به سبب نداشتن مستمری تحت حمایت دستگاههای حمایتی (سازمان بهزیستی و کمیته امداد) قرار دارند. این در حالیست که در ارتباط با وضعیت خانوارهای مستمری بگیر صندوق های بازنشستگی اطلاعات جامع و کافی در ارتباط با وضعیت اجتماعی، اقتصادی و... موجود نیست. ازاین رو در بند «پ» ماده (۸۰) قانون برنامه هفتم پیشرفت، «راه اندازی سامانه پنجره واحد خدمات در سال اول اجرای برنامه در جهت یکپارچه سازی پروسه شناسایی، جذب و خدمات حمایتی و توانمندسازی نهادهای حمایتی و مردمی در حوزه زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست مبتنی بر لایه بندی خدمات با رعایت قانون مدیریت داده ها و اطلاعات ملی» تاکید شده است.
از طرفی بر طبق آئین نامه یکپارچه سازی خدمات در ارتباط با زنان سرپرست خانوار»، مصوب سال ۱۴۰۲، هیات وزیران به منظور ارائه متمرکز و یکپارچه خدمات در ارتباط با زنان سرپرست خانوار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف شده تا سامانه ای را ذیل پنجره ملی خدمات دولت هوشمند راه اندازی کند. همین طور دستگاههای اجرائی موظفند ظرف سه ماه پس از راه اندازی سامانه با رعایت قانون مدیریت داده ها و اطلاعات ملی مصوب سال ۱۴۰۱ داده و اطلاعات موردنیاز برای خدمات الکترونیکی و هوشمند خانوارهای زن سرپرست را در سامانه ارائه نمایند.
پیشنهاد می شود آئین نامه یکپارچه سازی خدمات در ارتباط با زنان سرپرست خانوار با اهداف بند «پ» ماده (۸۰) قانون برنامه هفتم پیشرفت مورد بازنگری قرار گیرد تا «سامانه پنجره واحد خدمات در ارتباط با خانوارهای زن سرپرست با پروسه بهتری بتواند در راستای شناسایی، جذب و خدمات حمایتی و توانمندسازی راه اندازی شود، برای اینکه رصد مستمر خدمات حمایتی و توانمندسازی در حوزه زنان سرپرست خانوار و ارزیابی این خدمات به منظور شناخت صحیح از وضعیت این زنان و خانوارهای آنها در اتخاذ سیاستهای مناسب و تنظیم مؤثرتر خدمات حمایتی و توانمندسازی بسیار حائز اهمیت می باشد.
به روزرسانی سالنامه های آماری
اطلاعات آماری زنان سرپرست خانوار در سالنامه های آماری ۱۴۰۱ مرکز آمار ایران نشان داده است که اطلاعات در ارتباط با سرشماری سال ۱۳۹۵ بوده که چندین سال از آنها گذشته است. حال آنکه به منظور یکپارچه سازی، ساماندهی و رفع موازی کاری در نظام آماری کشور، در بند «الف» ماده ۱۰ قانون احکام دائمی برنامه های توسعه، مرکز آمار ایران مرجع رسمی تهیه، اعلام و انتشار آمارهای رسمی کشور شناخته شد. همین طور مرکز آمار ایران مکلف است با همکاری دستگاههای اجرائی طی سالهای برنامه ملی توسعه آمار کشور طی سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۶، زمینه یکپارچه سازی سالنامه های آماری کل کشور، دستگاههای اجرائی و استان ها را فراهم آورد.
یکی از با اهمیت ترین اقدامات راه اندازی سامانه پنجره واحد خدمات بند «پ» ماده (۸۰) قانون برنامه هفتم پیشرفت است که از نتیجه های این سامانه می توان بروزرسانی و حذف تشتت اطلاعات آماری در رابطه با وضعیت زنان سرپرست خانوار و افراد تحت سرپرستی آنها اشاره نمود.
منبع: khatoonyar.ir
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب